مخصوص دخترهاست؟؟؟

هديه آروم گريه ميکرد و ميگفت ديگه نميتونم بدون اون وقتي همه لحظاتي رو که با اون بودم يادم مياد ديونه ميشم هر روز سراغشو از دوستاي مشترکمون ميگيرم واي خدايا چه کار کنم نميتونم بدون اون

بهش گفتم مطمئئني که دوست داره ! گفت آره اگه دوستم نداشت اين کار و اون کار و واسم نميکرد تعجب کردم چون تا حالا اين مسائل رو از پسره نشنيده بودم که اين دوست دخترش(هديه ) براش اونقدر اهميت داشته که الان باز ميخواهد برگرده اما يا دختره مسئله رو طوري نشان ميداد که من بگم آخي حق با توئه يا پسره ؟ اومم نميدونم

از پسره پرپرسيدم واقعا دوسش داري! گفت نه

گفتم پس اين حرفا چي بود که دختره بهم زده گفت واا ديوانس دختره ،گفتم اگه ديوانس پس چرا ? ماه با احساسش بازي کردي! گفت من سما رو دوست دارم اما چون سما رو نداشتم به اين پناه بردم اما به خاطر گيرياي که هديه زيادي بهم ميداد ولش کردم من هنوزم سما رو دوس دارم اما امکانش نيست به هم برسيم چون سما ديگه نميخوادم

گفتم خب اين دختره هديه رو که نميخواستي چرا از نظر جنسي باهاش رابطه برقرار کردي؟ ديوانه ! حالا بغل هر نامردي که بياد جلوش ميره تا حالش خوب شه

گفت من کاري باهاش نکردم ميخواست وابسته نشه بهش خنديدم گفتم بيچاره دختره اونقدر بهش گفتي که نياز داري و واسه اينده ميخوايش که تنش رو با عشق در اختيارت گذاشته بوده

جالبه هديه نميدونست تو اين را به من گفتي ميگفت ما حتي دستمونم بهم نخورده دوستي ما سالم بود و براي ازدواج بود کلي وقتي اين حرفا رو بهم ميزد تو دلم بهش خنديدم و گفتم چقدر بدبختن اين دخترا که گول آدماي عوضي مثل تو رو ميخورن

تنهايي ادمها انقدر زياد شده که با کوچکترين محبتي از طرفمون راحت فکر ميکنيم اين همون عشق روياهامونه اما نميدونيم چه احساسي ازمون قراره له بشه و هيچکس جواب گو نيست جر حس حماقت خودما
کاش کاش بچه بودم که اگه دلمو میشکوندن با یک بوسه همه چی یادم میرفت..........